به زبانی ساده، هدف QFD تبدیل خواستههای ارزیابی شده مشتری به مشخصات فنی معادل در محصول است.
یعنی ببینیم مشتری چه میخواهد و آن را از طریق نظم و جامعیتی که QFD به فرایند طراحی محصول میدهد، در محصول بروز میدهیم.
در صنایع مختلف برای QFD فواید بسیاری را ذکر کرده اند. مقالات بسیاری در زمینه توسعه محصول براساس نیازهای بازار با کمک QFD نوشته شدهاست. بیشترین کاربرد این روش در صنایع ماشینی و الکترونیکی بوده و حتی در صنعت هوا فضا نیز از آن استفاده میشود. در حال حاضر، استفاده از آن به حدی گسترش یافته که ۵/۶۸ درصد از شرکتهای امریکایی و ۵/۳۱ درصد از شرکتهای ژاپنی فقط در ۱۹۹۷ از این تکنیک استفاده میکردند.
توجه داریم که شرایط جهانی بازار تغییر کرده است.
امروزه دیگرخریدار، مسئول دقت در وجود نقص درکالا نبوده و فروشنده مسئول است.
باید به نیازهای ناگفته مشتریان توجه کرد. تولیدکننده باید مسئولیتهای زیست محیطی را بپذیرد. باید پاسخهایی سریع به تغییرات (بازار، فناوری، اقتصاد) داد، تولید و طراحی چابک اهمیت دارند.
هماکنون رویکرد جهانی بهای زیادی به آموزش، حق انتخاب و شکوفایی مشتری میدهد. همواره باید توجه خود را به گسترش انعطاف (در مقابل خشکی)، تفکر سیستمها (درمقابل محلی)، بازده در بلندمدت (بجای کوتاهمدت) معطوف کنیم.
تمامی این موارد درحالتی تأثیرگذارند که رقبای ما نیز در جست و جوی هزینه کمتر بوده و ممکن است سریعترعمل کنند. در این جاست که لزوم حضور QFD واضحتر میشود.
باید دقت کنیم که QFD فقط درزمینه تبدیل خواسته مشتری به مشخصات فنی محصول، کاربرد ندارد و در تمام تجزیه و تحلیلهای دیگری که چندین عامل وابسته به هم را میبایستی همزمان در تصمیمگیری مدنظر قرار داد، مفید فایده است.
QFD هر جا که مجموعهای از مسائل و راهحلها را میبایستی بررسی کرد، کاربرد دارد. مثلا میدانیم که هزینهها (به تفصیل مکان و زمان) میبایستی با نیازهای اهداف متناسب باشند.
وقتی میخواهیم پروژه یا برنامهای را درسازمان ایجاد کنیم. هزینهها میبایستی از ابعاد مختلف حیطه، بودجه و زوایای دیگر یک برنامه، در هر بخش سازمان بررسی شوند. زیرا هر سازمان از بخشهایی متعدد تشکیل شده و هر بخشی ملاحظات خاص خود را دارد. در این جا میتوان از QFD کمک گرفت.